Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-05-09@05:01:40 GMT

این دختر جوان بخاطر پدرش گاو شد!+ عکس

تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۶۰۹۶۳

این دختر جوان بخاطر پدرش گاو شد!+ عکس

دختری که بخاطر پدرش گاو می شود! این خبر تآسف بار زندگی دختر 15 ساله ای را روایت می کند که مدتی است درگیر مشقت های درمانی پدر بیمارش است.

به گزارش برنا؛ زندگی فراز و نشیب های زیادی دارد. در برخی خانواده ها به دلیل فقر و تغییرات اقتصادی ناگهانی و... هزینه امرار معاش خانواده را کودک بر عهده می گیرد. این کودکان معمولا از رفتن به مدرسه و تجربۀ دوران کودکی باز می مانند و سعی می کنند با انجام هر کاری هزینه خانواده را بر عهده بگیرند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هائو دانگ دانگ دختر 15 ساله چینی است که در خیابان لباس گاو می پوشد و به رهگذران سواری می دهد.

هائو دانگ دانگ دختر 15 ساله اهل ایالت آنهویی چین است که در خیابان لباس گاو می پوشد و در ازای دریافت مبلغی ناچیز به رهگذران سواری می دهد. مردم محلی هِفی او را به کلاه برداری متهم کرده اند اما با تهیه گزارشی از زندگی این دختر چینی مشخص گردید که او کلاهبردار نیست.

پدر هائو دانگ دانگ دختر 15 ساله اهل ایالت آنهویی چین، در گذشته به شغل کشاورزی مشغول بود و هزینه امرار معاش خانواده را بر عهده داشت اما پس از نقل مکان به شهر در حادثه ای به ستون فقرات و کمر او صدمه ای وارد شد و او زمین گیر و فلج شد.

پدر و مادر این دختر به یک مغازه موبایل فروشی که حراجی زده بود، رفته بودند اما به دلیل ازدحام جمعیت و درگیری با یکی از کارکنان موبایل فروشی ستون فقراتش دچار شکستگی شد و کمرش آسیب بسیار زیادی دید.

مادر خانواده زیر فشارهای شدید دوام نیاورد و همسر و فرزندان خود را ترک نمود، به همین خاطر هائو که بزرگترین فرزند خانواده محسوب می شد هزینه سرپرستی پدر و دو خواهر کوچکش را بر عهده گرفت.

پدر فلج هائو برای مداوای پزشکی به 5000 یوآن نیاز دارد بنابراین او برای تامین هزینه درمان پدر و مخارج زندگی خواهران خود به فکر انجام کاری می افتد اما به دلیل نداشتن کارت شناسایی مخصوص کار مجبور به پوشیدن لباس گاو می شود.

او چند ماه است لباس گاو می پوشد و به ازای 5 یوآن روی کمر خود به مردم سواری می دهد. مردم محلی هِفی ماجرای زندگی او را باور نداشتند، به همین خاطر هائو گاهی پدر را به همراه خود به خیابان می آورد تا مردم حرفش را باور کنند. با این حال او همیشه تحقیرشده و آزار می دید. بعد از اتهام کلاهبرداری خبرنگاران به خانه وی رفتند و عکس هایی از او در کنار پدر فلجش انداختند و مشخص شد که وی تمام این مدت حقیقت را می گفته است.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: فقر کودکان مدرسه خانواده چین کشاورزی زمین موبایل پدر درمان پدر گاو دختر جوان دختر 15 ساله لباس گاو بر عهده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۶۰۹۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشیمانی پدری که دختر ۲۱ ساله‌اش را سلاخی کرد

به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، آذر سال گذشته مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از قتل دختر ۲۱ ساله‌اش خبر داد. وی به مأموران گفت: دخترم را با دستان خودم کشتم و حالا می‌خواهم تسلیم شوم.

بیشتر بخوانید: سه همسر کشی فقط در یک روز در مشهد!

وقتی مأموران پلیس به محل حادثه که خانه‌ای حوالی میدان خراسان بود رفتند، با ورود به خانه جسد غرق در خون دختر جوانی به نام شبنم را پیدا کردند که با ضربات متعدد چاقو کشته شده بود. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و متهم بازداشت و به پلیس آگاهی انتقال داده شد.

متهم در تشریح ماجرا به مأموران گفت: یک سال قبل دخترم از همسرش جدا شد و به خانه من برگشت. مدتی با من و مادرش زندگی می‌کرد تا اینکه چند روز پیش از این حادثه دخترم به یکباره ناپدید شد. من و مادرش هر جا فکرش را می‌کردیم دنبالش گشتیم تا اینکه در کمال ناباوری متوجه شدیم دخترمان چند کوچه پایین‌تر از خانه ما آپارتمانی اجاره کرده و تنها زندگی می‌کند. از آنجا که به موضوع مشکوک بودم او را به طور نامحسوس تحت نظر گرفتم و پی بردم که افراد ناشناسی به خانه‌اش رفت و آمد دارند. نمی‌دانستم باید چه کار کنم. بالاخره تصمیم گرفتم به خانه‌اش بروم و با او صحبت کنم تا علت این کار را برایم توضیح دهد.

حدود ساعت ۱۱ صبح به خانه‌اش رفتم. دخترم گفت که می‌خواهد تنها زندگی کند و راحت باشد. خیلی ناراحت شدم و به او گفتم باید به خانه ما برگردی اما او مقاومت کرد و در مقابلم ایستاد تا جایی که کارمان به بحث و جدل کشید و از عصبانیت به یکباره کنترلم را از دست دادم و با چاقو به جانش افتادم و چند ضربه زدم که روی زمین افتاد. خودم هم آن‌قدر حال بدی داشتم که بی‌اختیار زانوانم سست شد و روی زمین افتادم.

وقتی دخترم را در آن حال دیدم، تمام بدنم می‌لرزید و با خودم می‌گفتم چرا جگرگوشه‌ام را به این روز انداختم. چند ساعتی در آن وضعیت بودم تا اینکه وقتی دیدم دخترم دیگر نفس نمی‌کشد، تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم. باور کنید در یک لحظه آن‌قدر عصبانی شدم که به عواقب کارم فکر نکردم و حالا به شدت پشیمانم.

پس از آن پزشکی قانونی با معاینه جسد در گزارشی علت مرگ را خونریزی داخلی به خاطر پارگی اندام‌های شکم و پهلو با جسم برنده اعلام کرد. با اعتراف صریح متهم و گزارش پزشکی قانونی، وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده پس از تکمیل برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در این میان مادر مقتول به‌عنوان ولی دم با حضور در دادسرا عنوان کرد که شکایتی از همسرش ندارد و رضایت بی‌قید و شرط خود را اعلام کرد. به این ترتیب با اعلام رضایت اولیای دم، متهم به زودی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه می‌ایستد.

منبع: روزنامه ایران

انتهای پیام/

کد خبر: 1229762 برچسب‌ها اخبار حوادث

دیگر خبرها

  • قتل دختر به دست پدر/ دخترم بعد از طلاق می‌خواست مستقل زندگی کند
  • حق پرستاری؛ چراغی که به خانه معلولان رواست
  • تولد دختر کاپشن صورتی با حضور پدرش در جشن «دختران آرمانی»
  • دختر گمشده در جنگل دشت شاد کالپوش پیدا شد
  • پیدا شدن دختر مفقود شده در جنگل دشت‌شاد
  • دختر جوان گمشده در جنگل دشت شاد پیدا شد
  • مفقود شدن دختر جوان در جنگل دشت شاد میامی/ دستور استاندار سمنان برای جست‌وجوی دقیق
  • پشیمانی پدری که دختر ۲۱ ساله‌اش را سلاخی کرد
  • روشی ساده و کم‌هزینه برای کاهش استرس
  • فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...